https://www.radioezam.com/FF4l/

خودت را دوست داشته باش 

تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ | منبع: رادیو عظام
خودت را دوست داشته باش  سهیر آل‌علی
از پرسنل شرکت فیاکو و راننده‌ی لیفتراک

جایگاه زنان در عظام مشخص است. چه در میان مدیران رده بالا و چه در بین کارگران و کارمندان زنان پرتلاشی دیده می‌شوند که سهم مهمی در پیشرفت و توسعه‌ی خانواده‌ی بزرگ عظام داشته‌اند به مناسبت روز کارگر با یکی از این زنان موفق صحبت کردیم. سهیر آل علی در کارخانه‌ی فیاکو خرمشهر مشغول فعالیت است و علاوه بر کار روزانه‌ی خودش، پشت فرمان لیفتراک هم می‌نشیند. 

لطفا خودتان را معرفی کنید.
من سهیر آل‌علی هستم. حدود دو سال است که در مجموعه‌ی عظام و در واحد سی‌ان‌سی شرکت فیاکو مشغول به کار هستم. چهل سال دارم و تحصیلاتم دیپلم است.

یک روز کاری‌تان را برای ما تعریف می‌کنید؟
ما در واحد سی‌ان‌سی یک قطعه‌ی آلومینیومی خام را می‌تراشیم، البته دستگاه این کار را انجام می‌دهد. بعد قطعه را برای مونتاژ تحویل قسمت واترپمپ می‌دهیم. من کم و بیش پشت لیفتراک هم می‌نشینم. وقت‌هایی که سر بچه‌های انبار شلوغ باشد و کار خودمان در سی‌ان‌سی کم است، به کمک آن‌ها می‌روم.
در این دو سالی که در فیاکو مشغول به کار شدید، کارتان از اول همین بوده؟
از اول کارم این نبود و در خط تولید بودم. خودم رفتم به مهندس پیشنهاد دادم که دلم یک کار فنی می‌خواهد و از یک جا نشستن و لیبل زدن و کار راکد خسته شده‌ام. مهندس هم از این که خانم‌ها پیشنهاد کار فنی بدهند خیلی خوشحال می‌شوند. پیشنهاد من را پذیرفت و چند ماهی است که در سی‌ان‌سی مشغول به کار هستم.

ساعت کاری‌تان چطور است؟
وقتی که در خط بودیم از ساعت هفت تا چهار و بیست دقیقه‌ی بعد از ظهر کار می‌کردیم. ولی در سی‌ان‌سی دوازده ساعته سرکاریم.

هر روز به این شکل است؟
بله. هر روز. چون کارمان زیاد شده و اصطلاحا پیک کاری است و باید کار را به خط واترپمپ برسانیم که مونتاژ و بعد وارد بازار شود.

چطور شد که تصمیم گرفتید گواهینامه‌ی لیفتراک را بگیرید؟
به رانندگی علاقه دارم. خودم هم رانندگی می‌کنم ولی رانندگی با ماشین‌های مختلف برایم چالش جذابی است. مثلا در ماشین‌های معمولی جای دنده و پدال‌های گاز و ترمز و کلاچ یک جای مشخصی است و فقط ممکن است شکل ماشین فرق بکند. چالش من وقتی که گواهینامه‌ی ماشین سنگین هم گرفتم، این بود که ماشین بزرگ و دنده‌هایش کمی متفاوت بود. وقتی که به این‌جا آمدم این ماشین‌های لیفتراک برایم جذاب بود، چون چرخ‌های ماشین‌های معمولی محور فرمان‌شان جلو است، ولی برای لیفتراک در عقب است، و باید خودت را به چالش بکشی. چون همیشه عادت داری فرمان را که بچرخانی، چرخ‌های جلو حرکت کند. این دفعه باید به چرخ‌های عقب حواست باشد که با هم اشتباه نشود. فکر می‌کنم چالش‌های خیلی خوبی را گذراندم و رانندگی با لیفتراک یک چیز متفاوت بود.

برای لیفتراک نیاز است که گواهینامه‌ی پایه یک و دو را هم داشته باشید؟
فکر می‌کنم پایه یک نه، ولی گواهینامه‌ی ماشین‌های نیمه‌سنگین و سبک را باید داشته باشیم. من هر دو را داشتم و توانستم ثبت‌نام کنم.

به عنوان یک خانم برایتان سخت نبود که گواهینامه‌ی ‌لیفتراک بگیرید و پشت چنین ماشینی بنشینید؟
زنانگی چیزی فراتر از مونث بودن است. باید خودمان را دوست داشته باشیم و توانایی‌هایمان را دست کم نگیریم. این کار هم برای من سخت نبود. قسمت مشکلش فقط مسیر بود. چون در خرمشهر گواهینامه‌ی لیفتراک وجود ندارد و باید تا اهواز می‌رفتم. هر روز ساعت چهار و بیست دقیقه از این جا می‌رفتم و ساعت نه و ده شب به خانه برمی‌گشتم. گاهی کم می‌آوردم و برایم سخت بود. خودم را به چالش می‌کشیدم و می‌گفتم شیرینی بعدش برایم لذیذتر است، و این‌طور تحمل می‌کردم. هر دفعه با لیفتراک یک خرابکاری می‌کردم و وقتی که فردا می‌رفتم قلقش را می‌گرفتم، حس خوبی داشتم. 

به این کار علاقه هم داشتید؟
بله، خیلی علاقه دارم. قبل از این که به این جا بیایم به مدت چند سالی مربی تعلیم رانندگی بودم. کلا به رانندگی و تعلیم خیلی علاقه دارم. 

رانندگی با لیفتراک هم بعد از مدتی عادی و ساده می‌شود؟ 
این کار خیلی دقت می‌خواهد چون شما با اجسام سنگین و بعضا شکستنی سر و کار دارید. در انبار خیلی باید مراقب بود که پالتی که دست شماست نیفتد و خوب جابه‌‌جایش بکنید و همچنین زمان چیدن پالت‌ها کنار هم دقت باید میلی‌متری باشد. به هر حال در هر کاری دقت نیاز است و در کنار این، مهارت خیلی مهم است.

بعد از گرفتن گواهینامه لیفتراک برخورد همکاران‌تان با شما چطور بود؟
برخورد و رفتار همکاران بسیار عالی بود. همه خیلی خوشحال شدند و من از دیدن ذوق آن‌ها بیشتر خوشحال شدم. این که دیگران شما را به عنوان یک خانم موفق و کوشا ببینند، خیلی خوب است.

جایگاه زنان در عظام را چطور می‌بینید؟
خانم‌ها در عظام جایگاه خوبی دارند. این جا هیچ وقت راکد نیستی و اگر خودت بخواهی، پیشرفت می‌کنی. خانم‌هایی که در عظام کار می‌کنند هیچ وقت در سختی‌های زندگی تنها نیستند. حتی اگر به بن‌بست هم برسی مجموعه یک راهی برایت پیدا می‌کند. این جا همیشه یک حامی داریم. حرف‌هایی که می‌زنم اصلا کلیشه‌ای نیست و تک‌تکشان را تجربه کردم و حمایت و تشویق دیدم. زمانی که به بن‌بست رسیدم، راه‌حل شنیدم و استفاده کردم. همه‌ی این‌ها را مدیون آقای موسوی هستم که مثل یک برادر بزرگ‌تر و یک پدر مرا حمایت کرده‌اند.

خودت را دوست داشته باش 

از طرف شرکت برای شما مشکلی نبود که برای گواهینامه اقدام کردید؟ امکانات خاصی به شما دادند؟
امکانات خاصی که نیاز نبود. موقعی که امتحان داشتم بچه‌ها با من تمرین می‌کردند. جایی که امتحان می‌دادم خیلی سختگیر بودند و باید میلی‌متری پالت‌ها را می‌چیدیم. این‌جا همکاران خیلی خوب کمکم کردند، و کار را به من یاد می‌دادند و می‌گفتند لیفتراک را به داخل حیاط ببر و تمرین کن. آقای موسوی هم محمایت کردند و امکانات در اختیار ما گذاشتند. کل هزینه هم پرداخت شد. چون خود آقای موسوی مشوق من بودند.

به عنوان یک خانم چه چالش خاصی در محیط کارتان وجود دارد؟
در محل کارم دوست دارم مسئولیت یک قسمت را بگیرم و ببینم چطور می‌توانم خودم را در آن‌جا ‌محک بزنم. اگر دیدم نمی‌توانم باز هم برایم چالش است. البته می‌دانم که می‌توانم. ولی در ذهنم دغدغه است که چطور چند نفر را کنار هم و در یک تیم بگذارم و با آن‌ها حرف بزنم تا کارها پیش برود. این برایم یک چالش است و دوست دارم به این‌جا برسم.

در پایان اگر صحبت خاصی هست بفرمایید
جا دارد از بنیانگذار هلدینگ عظام، حاج آقا ایروانی پدر مجموعه تشکر و قدردانی کنم که توجه ویژه‌ای به اشتغال بانوان در این مجموعه دارند. از ایشان سپاسگزاری می‌کنم. همچنین یک تشکرخاص و ویژه دارم از مدیریت محترم شرکت فیاکو خرمشهر، آقای مهندس موسوی که این فرصت را به من دادند تا این مدرک را بگیرم. ایشان مشوق من بودند و این پیشنهاد را به من دادند و از این که توانستم این چالش را به خوبی پیش ببرم خیلی خوشحال و خرسند هستم. از تمام کسانی که پشت صحنه در کنار من بودند و حمایتم کردند بی‌نهایت سپاسگزارم.